.

نون از شما، قلم از ما - جلال آل احمد

.

خرُ خُر نیست که، قصه‌ست

.

فرق دارد تنهایی با تنهایی

.

تعطیلات برای هدر رفتن آمده اند

.

پر واز کن پرواز کن

.

تاحالا هیچوقت هیچ پاکّنی نتونسته خودکار پاک کنه، حتی خودکارپاکّن‌ها

.

عشق است مربّا نیست / مشق است معُما نیست

.

میشه لباساتو دربیاری؟ من چشم بصیرتم کار نمی‌کنه

.

روانهه بال زنان دور شمع داشته می‌گردیده و می‌گردیده که یه لحظه وا میسته، کمرشو می‌گردونه و با کونش میزنه شمع رو خاموش می‌کنه و دوباره می‌گرده. پیر جمع از دور می‌بینه به سایرین میگه لابد گرمش شده بوده خب :|

.

آدمی باید غرورش را بگذارد در شورتش، در امن‌ترین مکان

.

ویژگی سخیف شده‌ی اینگونگی است

.

خود یخچال ولی همیشه گرمشه

صبح قیامتـز

صبح قیامت کله‌پزی‌ها زبون نمیدن، زبونا رفتن شهادت بدن
صبح قیامت عصر جمعه‌ست
صبح قیامت از دور صدا می‌آید که کفشهایم کو؟ چه کسی بود صدا زد [اسمت].. و بعد واقعن کفشهایت نیستند
صبح قیامت هرچقدر هم صبر کنی چایی دیگه دم نمی‌کشه
صبح قیامت حتمن می‌افته یکم مهرماه
صبح قیامت مخاطب خاص دم در منتظره
صبح قیامت میری حلیم بخوری اما هرچی شکر می‌ریزی شیرین نمیشه
صبح قیامت هنوز از دیشبش مستی
صبح قیامت همه دستشویی‌ها اشغال اند
صبح قیامت کباب‌کوبیده شده یه بند انگشت
صبح قیامت تاس میریزی اما چیزی نمیاد
صبح قیامت همه‌ی شیرها به پستانها باز می‌گردند
صبح قیامت گشت ارشاد میدون ونک بالاخره جاشو عوض میکنه
صبح قیامت گنجشکا دسته جمعی آهنگ یستردی بیتلز میخونن
صبح قیامت ازش اسمس داری
صبح قیامت رامین دیگه قدش بلندتر نیست
صبح قیامت گوگل لوگوی مخصوص به خودشو داره
صبح قیامت صدای جمعیت از دور میاد که دارن میگه دوباره.. دوباره.. یه بار فایده نداره..‏

صبح قیامت نیست که، سپیده‌ی کمره

.

صبح قیامت کله‌پزی‌ها زبون نمیدن، زبونا رفتن شهادت بدن

.

صبح قیامت، هایده، داریوش میخونه

.

دردها با ما خاطره دارند

.

لایکها برابر نیستند

.

ضرری که از شکست در روابط پرخطر نصیبتان می‌شود به مراتب کمتر از ضرر تنهایست، لذا کمی ساده‌تر دل بدهید

.

از یک جایی به بعد سرعت انتشار و تولید محتوی از سرعت خواندن آدمها کمتر خواهد شد آنگاه دیگر چیزی برای خواندن باقی نخواهد ماند، خواندنیها همه خوانده شده

.

فیس‌بوک یه دکمه اضافه کنه به اسم « لبّیک » که خیلی جدی‌تر و سفت‌تر از لایک باشه و وقتی میزنیش اینطور بربیاد که لبّیک فلانی، لبّیک فلانی، بزن بریم، همینه همینه ..‏

.

یه آدمایی هم هستن که هر حرفی که میزنن نیگات میکنن و با چشماشون میخوان که تائیدشون کنی، خیلی سختمه

.

همت اگر نبود، تهران چیزی کم داشت

.

لایک میزنی؟ .. بوس بده

.

من دو ساله دارم تمرین کچلی می‌کنم، سلمونی میرم میگم حاجی 8 بزن بریم، میگه خدمت؟ میگم نه، دیگه چیزی نمیگه ولی خیلی می‌خواد که بگه

.

متاسفانه هنوز هم بهترین جای اینترنت گوگل ریدره

.

آن شب، روی تختم با رادیوی روشن دراز کشیدم و به اخبار جاهای خیلی دور گوش کردم، شهرهای سرد و ناشناخته‌ای که می‌دانستم به عمرم هیچ وقت نخواهم دید.

[خوش‌بینها - همشهری داستان/خرداد ]

.

یارو زنگ زده موبایلم میگه آقای نوروزی شماره موبایلتون چنده دقیقاً ؟ یه بار زنگ زدم یکی دیگه جواب داده!

.

همه غر می‌زنیم ولی زندگی خوبی داریم

.

وقتی رفتی تا هنوز برنگشتی همش منتظری، رفتن مال برگشتنه

.

دلمه را در ماهی‌تابه پهن درست کنید تا سرخ شده هایش بیشتر باشد

.

مراسم شصتمین سالگرد سلطنت ملکه همان مراسم ارتحال جانسوز امام است اما با این فرق که انگار امام هنوز زنده است

.

باید لخت از حمام بیرون زد و یافت حتی اگر دیگر چیزی برای یافتن نمانده باشد

.

ما ها افسرده نیستیم، مدلمون اینطوریه

.

بوس و دیگر بوس

.

آغوش تو شیراز است

.

بغل هرچه دیرتر، تکرارش بیشتر

.

میزش از من کرشمه‌اش با تو

.

غمش از تو شانه اش از من

.

مکان از شما آش از ما

.

وسط سقوط که جهت تعیین نمیکنن

.

خداحافظی‌های تو ماشینی رقت انگیزترین نوع خداحافظیست، آخر چطور میشود با نیمرخ کسی خداحافظی کرد

.

خداحافظی‌های یه مشت از خدا بی‌خبر

.

خداحافظی‌های فرودگاهی فقط کفن میت کم دارد

.

خداحافظی‌ یعنی چه وقتی ایمیل هست، تلفن هست، هواپیما هست

.

خداحافظی‌ها تا قبل از جدی شدنشان شوخی می‌مانند

.

اسباب‌کشی کرده‌ها خوب می‌دانند که مدتی بعد از جلوی خانه قبلی طوری رد می‌شوید که انگار نه انگار که خیلی خاطره داشته اید از آنجا، اسباب کشی مثل مرگ می‌ماند.

.

من از آقای خمینی متشکرم که در چنین روزهای مناسبی فوت کردند، دو ماه بعد از تعطیلات نوروزی، قشنگ جای یه تعطیلات لایت و جموجور همیشه خالی بوده

.

گودر قبلی ساخت آلمان بود، این یکی چینیه

.

شب وقتی برق میره چند لحظه طول می‌کشه تا بفهمیم برق نیست

.

از آش مردما متنفرم

.

گودر که رفت، شب‌جمعه دیگه چیزی برای از دست دادن نداشتیم.‏

.

یه وبلاگهایی هم هستن که دلت می‌خواد بری یقه صاحابشو بگیری و بگی خب بنویس دیگه لعنتی، داری چکار می‌کنی؟

.

اگه خونواده درست حسابی داشتیم که پای اینترنت نبودیم

.

من اگه زن داشتم میشوندمش رو زانوم، روی اون زانوم هم لپ‌تاپم

.

نسبت مرزه به ترخون مثل نسبت جعفری است به گشنیز

.

عشق یعنی وقتی دوتا کباب دارم یکیشو خودم بخورم یکیشو ببرم از سوراخهای ضریحش بندازم تو اونم بخوره

.

کسی که مذاکرات فقط با او سازنده است

.

ناله می‌کرد خوابوندمش

.

یه روز برگرده بهت بگه تموم :* هایی که واست فرستادم به لُپت بود

.

بوس کمیتی برداری است، هم جهت دارد هم مقدار.‏
برعکس،  بغل کاملن اسکالر است.‏

.

گودر جایی بود که نمی‌کردی ولی خوشت میومد

.

بهونه‌ی سفت علت و علت شل بهونه است

.

میخوام بخوام و نشه

.

زخمهای زندگی‌تان را با کمپوت آناناس التیام بخشید

.

بی گودر خرداد شهریوره، آذره

.

ما به خرداد کیری عادت داریم

.

دیگه شب‌جمعه هم شده پنجشنبه‌شب

.

تخت تو را می‌خواند

[ تبلیغ پتوی لایکو ]

.

قدم به قدم تلفن عمومی گذاشته اند تا به تو زنگ بزنیم.

.

بچه سه ساله کلن شصت سانت ارتفاع دارد لذا نمی‌شود دستش را موقع راه رفتن گرفت و کشید، دست بچه به سادگی از کتف کنده می‌شود اما مثلن می‌توانید از نوعی افسار کمک بگیرید

.

گذرگاه فرار را برای وسایل سنگین ترمز بریده ای که اسیر شیب جاده شده اند می‌سازند. تابلو هم می‌زنند که دیویست متر مانده به گذرگاه فرار، صد متر مانده به گذرگاه فرار، گذرگاه فرار اما از همه بدتر تابلوی آخرین گذرگاه فرار است که واقعن به سادگی نمی‌شود از کنارش رد شد، حتی اگر ترمزها مشکلی نداشته باشند.

.

مال من استرالیاست، مال شما کجاست

.

اخلاقیاتم را گاز می‌زنم و به تو فکر می‌کنم

.

یکی هم باشه باهاش هیچ سانسوری نداشته باشی

.

با آنهایی که دل خوشی از مرگ ندارند آنقدر ساده در مورد مرگ صحبت نکنید

.

طرقبه یه قبرستونی داره روی تپه‌هایی سرسبز و مشرف به کوه دشت و بسیار عالی برای ماندن ولی از همه مهتر این است که همه در مسیر برگشت از طرقبه و با شکمهای پر از کباب به سراغت خواهند آمد.‏

.

همه‌ در یک شهر زندگی می‌کنیم و در طول هفته بارها از مکانهایی مشترک عبور می‌کنیم اما ناهمزمان.